مروارید(pearl)
باورها و داستان های گذشته
مروارید را از زمان های بسیار قدیم می شناخته اند. اصل آن مدتها مجهول بود برخی آن را قطرات اشک فرشتگان و پاره ای اشک ونوس می دانستند و بعضی هم آن را به مناسبت درخشش خاصی که دارد از ذرات مادی سپیده دم می پنداشتند.
بسیاری از بزرگان دانش و فرهنگ ما، فرسنگها دور از دریا می زیستند و آگاهی چندانی از دریا و سفرهای دریایی نداشتند. این موضوع واقعیتی انکارناپذیر است. از این روست که در ادبیات غنی ما، کمتر به گفتن از پهنه دریا پرداخته اند و بیشتر واگویه ها آمیخته به افسانه و پندار است.
برای مردمان باستان، دریا همواره پهنای پر رمز و راز است که با جانوران افسانه ای، و داستانهای حیرت انگیز گره خورده است. داستانهای دل انگیز سندباد، دریانورد پرآوازه ایرانی اهل بندر سیراف در ایران و مخترع سكان، نقطه اوج چنین قصه پردازی هایی است که بیشتر آن ها درون مایه ای از واقعیت در خود نهفته دارند.
مروارید چیست؟
مروارید (Pearl) گوهری است درخشان و سخت که در بدن انواعی از نرم تنان دو کفه ای به نام صدف مروارید و به ندرت توسط حلزون به وجود می آید. تصور می شود که نام آن ریشه لاتین داشته و از کلمه پرنا (Perna) نوعی صدف و یا سفارولا (Sphaerula) به معنی کروی شکل مشتق شده باشد. نوع درشت این گوهر را «دُر» نیز می گویند و دُردانه به معنی دانه مروارید است. «دُر يتيم» به نوعی گفته می شود که خودش تنها در صدف باشد.
مروارید دارای سختی 2.5 در مقیاس موس است و فرم شکستگی صدفی یا پولکی شکل و اساسا بدون کلیواژ می باشد. شكل این گوهر اغلب نزدیک به کره است ولی به شکل های گلابی، دکمه ای و نامنظم هم دیده می شود.
چگونه درون صدف بوجود می آید؟
ایرانیان باستان
پیشینیان را پندار بر این بود که پیدایش سنگ دُردانه از باران است.
به گاه باران اردیبهشتی، در خنکای گرگ ومیش سپیده دمان، صدف شناور بر روی آب، برای خلق دُردانه ای سپید و غلتان دهان سخت خود را گشوده و قطره باران را درون دل نرم خود جای می دهد. انجام این داستان پس از ده سال، دُردانه ای سپید و درخشان خواهد بود.
حقیقت این است هنگامی که یک جسم خارجی بین بدن و جبه صدف دو کفه ای آب شور (Mollusco) یا آب شیرین (Mussels) قرار گیرد، جانور کم کم ماده آهکی که به ” مادر مروارید ” (Mother Of Pearl) که نوعی کربنات کلسیوم بوده به دور آن ذره ترشح و به فرم لایه ای آراگونیت متبلور شده و به مرور زمان دانه این گوهر پدید می آید.
ماده مترشحه «ناکر» (Nacre) نامیده می شود طبقات ناکر که به مرور حول جسم خارجی را می گیرند به مرور زمان بر حجمشان افزوده می شود. ترکیب شیمیایی ناکر کربنات کلسیم و یک ماده آلی به نام کونچیولین (Conchiolin) است.
جسم خارجی در صدف چه چیزی است؟
پیدایش این گوهر در بدن صدف به طور طبیعی و کاملا تصادفی است و الزاما باید یک جسم خارجی وارد بدن حیوان بشود تا او به منظور دفاع ماده ناکر را حول این جسم ترشح کند. جسم خارجی می تواند ذره ای شن یا نوزاد برخی از کرم ها و یا ماده خارجی دیگری باشد که مزاحم بدن حیوان است. اگر یک دانه آن را بشکنند در وسط آن جسم خارجی را می توان دید.
انواع رنگ
مروارید در رنگهای صورتی، نقره ای، قهوه ای یا کرم و شیری، طلایی، سبز، آبی و سیاه دیده می شود. به دلیل آلی بودن ماده کنچیولین رنگ آن می تواند به آسانی تغییر یابد مخصوصا وقتی آب موجود در بلور خود را از دست بدهد. این پدیده باعث کاهش دوام آن می شود که در این صورت گوهر ما ابتدا بی جلا و مات سپس ترک خورده و در آخر پوسته پوسته می شود.
درخشش مروارید به چه علت می باشد؟
درخشش صدفی مروارید توسط ورقه های نازک آراگونیت و پوسته های کنچیولین که نزدیکی سطح خارجی آن قرار گرفته است تولید می شود. به این پدیده اُرینت (Orient) می گویند. در این ساختار شکست پرتوهای نور و تداخل آنها با یکدیگر باعث تولید رنگ های قوس و قزحی بر روی سطح شده که به آن پدیده ایریدسنس گفته می شود.
آنها بسته به نوع شکل پخش شدن ماده کنچیولین روی آنها، نوع جانور نرم تن و آب موجود در دریا می توانند به صورت لکه لکه ای یا منظم دیده شوند. برخی حلزون ها، مخصوصا حلزون استرومبوس گیگاس می توانند دُردانه ای تولید کنند که درخشش ابریشمی داشته و از نظر تجاری ارزشی ندارد.
صدف های مروارید در چه عمقی قرار دارند؟
صدف های تولید کننده مروارید غالبا در عمق 15 متری و در امتداد سواحل دریا زیست می کنند. از هر 30 تا 40 صدف شکار شده توسط صیادان فقط یک صدف حاوی دُردانه است. در سال 1958 میلادی در سری لانکا از تورهای بزرگی برای جمع آوری صدفها از ته دریا استفاده شد که نتیجه مطلوب به بار نیاورد و موجب از بین رفتن بقیه صدف ها و راکت ماندن صید این گوهر در سالهای بعد شد.
مروارید چقدر عمر می کند؟!
اطلاعات چندان دقیقی در این باره منتشر نشده ولی احتمالا دانه مروارید می تواند حدود 100 الی 150 سال عمر کند. امروزه حتی انواعی دیده شده که چند قرن عمر داشته ولی سالم بنظر رسیده اند. جانور نرم تن درون صدف حدود هشت سانتیمتر و طول عمری به طور متوسط 13 سال می باشد.
البته نحوه صحیح مراقبت از آنها نیز مهم است. چنانچه آن را در تماس با مناطق خشک و مرطوب، اسیدها، مواد آرایشی، اسپری ها و عرق بدن قرار دهید دوام و جلای آن را تحت آسیب قرار می دهد.
منابع مروارید در جهان
مروارید سفید را از خلیج فارس و سیلان (سابقا سراندیب و امروزه سریلانکا) به دست می آورند. مروارید سیاه بیشتر از خلیج مکزیک و نوع زرد از سواحل استرالیا بدست می آید. مرغوب ترین نوع در جهان به رنگ صورتی و سفید شیری می باشند که در خلیج فارس بدست می آیند.
اکثر دُردانه ریز که Seed Pearls خوانده می شوند به رنگ صورتی و زرد کمرنگ هستند و از خلیج مانار، بین هندوستان و سریلانکا بدست می آیند. فیلیپین، آمریکای مرکزی، سواحل تاهیتی و دریاهای جنوبی دارای دُردانه های قابل برداشت می باشند.
بزرگترین مروارید جهان
بزرگی دانه این گوهر می تواند به اندازه سر سوزن، دانه خشخاش، یک فندق و یا حتی تخم کبوتر باشد. بزرگترین نوع کشف شده این گوهر در فیلیپین توسط یک ماهیگیر یافت شده است. وزن این ماده مروارید خالص 34 کیلوگرم می باشد.
این ماهیگیر حدود ده سال آن را در زیر تخت خود برای شانس آوردن نگه داشته است و سرانجام تحویل به مقامات محلی می دهد. جالب است بدانید این مروارید بیش از صد میلیون دلار ارزش دارد!
تا قبل از کشف آن در چند سال پیش بزرگترین نوع این گوهر در دنیا Lao Tzu نام داشت. وزن این گوهر 6.4 کیلوگرم است و از یک صدف عظیم در سال 1934 استخراج شد. جنازه غواص مسلمان فیلیپینی آن بعد از چند روز همراه با صدف یافت شد. درواقع شکل و داستان تاریخی آن است که آن را بسیار خاص کرده است.
گفته شده غواص مذکور بین دو کفه قدرتمند صدف گرفتار شده و به دلیل اینکه شکل آن سر انسانی با عمامه را تداعی می نمود ماهیگران آن را ” مروارید الله ” نامیدند. بیولوژیست ها آن را مروارید می دانند حال آنکه جواهرشناسان آن را مروارید “غیر نکری” به دلیل عدم وجود ویژگی های ایریدسنس که مخصوص انواعی دُردانه است که درون نرم تنان رشد می کنند می دانند. این گوهرس در سال 2007 قیمتی معادل 61 میلیون دلار ارزش گذاری شد.
مروارید پرورشی چیست؟
ویتنام سال 2018 کارگران در حال جمع آوری دُردانه از درون صدف می باشند.
صیادان برای تهیه مروارید بیشتر، صدف آن را از دریا صید می کنند، و یک ذره خارجی را که معمولا شن ریزه است بين جبه و بدن آن قرار میدهند، پس از اندکی دانه دُر تشیکل میشود. آن گاه صدف را گرفته و دُردانه را از بدنش خرج می کنند. به این گونه مروارید پرورشی می گویند.
جهت سرعت بخشیدن به فرآیند تولید ، مهره ها را کروی درنظر می گیرند. به طور معمول قطر 6 الی 7 میلیمتر برای نرم تنان صدفی سه ساله از نظر حجم مناسب است. از مهره های کوچکتر برای صدف های جوان تر استفاده می کنند.
وارد کردن مهره های کروی به درون نرم تن صدفی احتیاج به مهارت بالایی دارد که اکثرا به وسیله زنان انجام می گیرد. بطور معمول هر نفر روزانه 300 الی 1000 صدف را آماده تولید می کند. امروزه 90 درصد از تجارت مربوط به تولید را نوع پرورشی تشکیل داده اند.
تاریخچه پرورش مروارید در ایران
آثار حاصل از حفاری های باستان شناسی نشان میدهد که سده های پیش از میلاد، کرانه نشینان دریای پارس از فن ژرف پیمایی برای به دست آوردن مروارید استفاده می کرده اند. دکتر “تاکرا بوات” در کتاب فرمانروایان صدف، ایرانیان را پیشگامان پایه گذاری صید و پرورش این گوهر به شمار آورده است.
مهم ترین سند به جا مانده از پرورش این گوهر در ایران باستان گزارش آپولونیوس است، ریاضی دان یونانی، اهل جزیره رودس، که در سده دوم پیش از میلاد، ( ۲۶۲ تا ۱۹۰ پیش از میلاد) هم زمان با دوران اشکانی، میزیسته است. وی در نوشتار خود به روشنی به پرورش مروارید در دریای پارس اشاره کرده و آن را ابتکار ایرانیان می داند.
نظر آپولونیوس درباره پروش مروارید در ایران
غواصان دریای پارس در حالی که ظرف کوچکی حاوی گیاهی خوشبو و تهییج کننده در دست داشتند به سمت صدف رفته و باعث میشدند تا صدف لب از لب بگشاید.
سپس شاخه ای میان تهی را به میان آن فرو برده و مایه موجود را به بیرون می کشیدند و آن را به سطح آب آورده و در جام هایی آهنین لبالب از آب دریا قرار میدادند، سپس مروارید بسیار کوچکی را درون آن گذاشته صبر می کردند تا آن بزرگ شود.
آپولونیوس
از نوشته او بر می آید که موضوع پرورش این گوهر در دریای پارس وجود داشته است روشن است نظر به این که آپولونیوس هم همانند بسیاری دیگر از بزرگان زمان، به طور مستقیم در جریان کار پرورش نبوده، نوشتار او آمیخته با افسانه و در پاره ای موارد نادرست باشد. اما از آن جا که در سفرنامه ابن حوقل، به این که اسرار پرورش در دست خاندان هایی خاص است، می توان به احتمال درستی موضوع پرورش این گوهر پی برد.
سابقه تاریخی صید مروارید در ایران
از دوران باستان خلیج فارس و دریای عمان که پیشینیان دریای پارس می خواندندش، به ویژه کرانه های جزیره میش ماهیگ و کرانه نیک آن (بحرین (به ران)) زادگاه و خاستگاه مروارید به شمار می رفته است. کرانه نشینان دریای پارس با این گوهر پیوندی دیرینه داشته اند.
در گذشته مروارید، نقش کنونی نفت را در خلیج فارس به عهده داشته است. بر پایه نوشتارهای تاریخی، از دوران هخامنشیان این گوهر صید می شده است، اما بی تردید آشنایی با آن به زمان های دور در ژرفای تاریخ می رسد. در نوشته ها و ادبیات ایرانی هزارساله سرایندگان و نویسندگان ایرانی، به صید آن اشاره شده است.
قدمت غواصی جهت صید مروارید در ایران
قدمت ژرف روی و غواصی در جنوب ایران به سده های پیش از میلاد می رسد. در دوران ماد، ایرانیان از غواصان برای استخراج صندوق های طلا و جواهر کشتیهای غرق شده از دل دریا استفاده می کرده اند. نیروی دریایی توانمند ایران در دوران هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان به گروه غواصی مجهز بود. ایشان برای نفوذ به درون دژها از طریق خندقهای پر از آب و آبراههای شهرها، مهارت بسیاری داشته اند.
استخری، جغرافیدان ایرانی، در سده چهارم هجری، در کتاب مسالك الممالک نوشته است که دُردانه ها را از کرانه های خلیج فارس به داخل کشور می بردند و مروارید خلیج فارس بی همتا بوده است. ابوعبدالله ادریسی در نزهة المشتاق که در سده ششم هجری نوشته شده است، روش صید این گوهر در خلیج فارس را شرح می دهد:
استخری ، مسالک الممالک
در خلیج فارس همه مکانهای غواصی وجود دارد، به مکان های غواصی سیصد مکان مورد توجه است که همه آنها معروف و مشهورند.
مروارید بدلی چیست؟
امروزه مروارید های بدلی زیادی در بازار یافت می شود که یکی از انواع آنها گونه “تاول گونه” استرالیایی است که دارای لایه نازکی از آراگونیت ترشح شده و یا ماده “مادر مروارید” است ولی پروشی محسوب نمی شود. نوع دیگر بدلی فلس ماهی نام دارد که از شیشه روکش شده به وسیله ماده فلسی (که از انواع ماهی بدست می آید) تشکیل شده است.
برخی دیگر نیز از قسمتی از حلزون دریایی، صدف مروارید آب شیرین و دندان حیوانات خون گرم دریایی مانند گاو دریایی استفاده می شود. همچنین نوعی بدلی به اپرکولوم (Operculum) یا “چشم گربه ای چینی” مشهور است که در حقیقت این مروارید بدلی پوسته محدبی نوعی حلزون بوده که در اطراف جزایر استرالیا یافت می شود. نمونه های پلاستیکی هم از انواع دیگر بدلی آن محسوب می شوند.
روش تشخیص مروارید طبیعی از مصنوعی
انواع طبیعی دارای ساختاری لایه بندی شده و متحد المرکز دارند در حالی که ساختار داخلی انواع پرورشی متغیر بوده و بستگی به نوع مهره کروی که به عنوان هسته اولیه درون صدف جای گرفته، دارد.
اگر با ناخن خود روی سطح مروارید اصلی خش ایجاد کنید پودر آن تولید می شود. در صورتی که در نوع بدل اینگونه نیست. جالب است بدانید به علت شکل نیمه کروی آن گاهی قسمت های کنده شده را با آراگونیت (همان ماده ترشح شده طبیعی جانور نرم تن) اصلاح می کنند.
تفاوت نوع طبیعی با نوع پرورشی می تواند در وزن آنها باشد. یعنی مروارید طبیعی سنگین تر از نوع مصنوعی (بدلی) از نوع واکسی تا بیش از 50 درصد است. البته نوع بدلی شیشه ای سنگین تر از نوع طبیعی آن است.
وزن مخصوص انواع طبیعی معمولا کمتر از 2.73 بوده درحالی در نوع پرورشی بیش از رقم ذکر شده است
خیلی احتمال بعید است که مروارید های طبیعی بی نقص و مانند نوع بدل خود گرد، صاف و قرینه نیز باشند. بنابراین سعی کنید به دنبال جزئیات روی سطح آن بگردید. بدل آنها به علت گرد و صاف بودن نور را یکسان بازتاب می کنند درصورتی که در طبیعی اینگونه نیست.
در دُردانه اصل با ضربه زدن با انگشتانتان و یا تکان دادن آن نوعی صدایی نرم تولید می شود. این در حالیست که در نوع بدل صدایی بسیار کم و ضعیف به گوش می رسد. اگر مروارید اصل را زیر دندانهایتان فشار دهید مانند صدا و حسی مانند دانه شن دارد. در نوع مصنوعی صدایی ندارند.
مروارید طبیعی را چنانچه در نور بچرخانید به شما چشمک می زند. البته این در نوع با کیفیت خود مشهود است.
چنانچه دو مروارید طبیعی را بهم دیگر سایش دهید نوعی حالت زبری را حس می کنید و پودر آن ایجاد می شود. درصورتی که در نوع بدلی کاملا صاف و صیقلی و بدون پودر هستند.
مروارید های طبیعی همانند انسانها دارای خصوصیات منحصر به فردی مثل اثر انگشت هستند که باعث شده است در طبیعت هیچ مروارید طبیعی شبیه دیگری نباشد! بر این اساس چنانچه شما یک گردنبند از این گوهر می خواهید بخرید باید توجه کنید که همه آنها یکسان نباشند.
بهتر است از ذره بین یا لوپ جهت مشاهده سطح آن با بزرگنمایی پنج یا ده بیشتر استفاده کنید. سطح مروارید طبیعی دارای پستی بلندی بوده و مانند خطوط شنی در بیابانیست که بوسیله باد تشکیل شده است.
اگر مروارید طبیعی را در دستان خود بگیرید حتی در فصل گرما نیز احساس سردی به شما منتقل می کند درصورتی که در گونه های شبیه سازی شده معمولا گرم هستند.
تعیین کیفیت مروارید بر اساس استاندارد های رسمی
به طور کلی کیفیت مروارید ها به چهار دسته تقسیم می شوند:
• کیفیت A: مرواریدی که کمتر از 10% نقائص سطحی داشته باشند ولی بهر حال جلای خوبی نشان دهد.
• کیفیت B:مرواریدی که در کمتر از 33% از سطح آن نقص مشاهده شود ولی جلای متوسطی نشان دهد.
• کیفیت C:مرواریدی که در کمتر از دو سوم سطح آن نقصان مشاهده شود ولی جلای متوسطی نشان دهد.
• کیفیت D:مرواریدی که در بیش از دو سوم سطح آن نقص مشاهده شود و فاقد جلا باشد.
خواص مروارید
عیسی مسیح در انجیل متی (باب 13 آیه 45 تا 46) ملکوت آسمان را به دانه مروارید گرانبها تشبیه نموده است و می فرماید:
عیسی مسیح
باز ملکوت آسمان تاجری را ماند که جویای مروارید های خوب باشد و چون یک مروارید گرانبها یافت، رفت و تمام مایملک خود را فروخته و آن را خرید.
عنصر مروارید آب است. در واقع رنگ سفيد سمبل ذهن و قلب خالص و معصوم بودن است، و چاکرای سفید نیز متعادل کننده تمامی کانال های انرژی در بدن و راه رسیدن به ملکوت است. این گوهر انرژی های مثبت را جذب می کند.
انرژی سنگ مروارید مربوط به ماورا و جهانی غیر مادی هست و چنانچه بتوانید انرژی آن را در این جهان بدرستی استفاده کنید روح و روان شما را آرامش و شما را به آگاهی های عالم دیگر وصل خواهد کرد. این گوهر همچنین سنگ ماه تولد خرداد نیز است و بیشترین تطابق انرژی را با متولدین این ماه دارد.
درگذشته گفته شده است که دُردانه به شما از مسائل شوم هشدار می دهد و به همین دلیل کسی که گردنبند یا انگشتر مروارید بپوشد از نگون بختی در امان می ماند. برخی نیز گفته اند که این سنگ برای صاحبش شانس می آورد و غم و اندوه، اضطراب، انرژی منفی را دور می نماید.
خواص مروارید از نظر فیزیکی
باور بر این بوده مروارید سردرد های مزمن و اختلالات دستگاه گوارشی و مشکلات معده را کاهش می دهد. گفته شده است که برای رشد ناخان و کلسیوم نیز مفید است. همچنین در جهت تنظیم غدد درون ریز و شب ادراری، بیماری های مثانه نیز مفید است.
باور های اعتقادی دیگر : از خواص مروارید می توان به درمان بیماری های گواتر و غدد چربی، عطسه های دائمی و سرماخوردگی نیز اشاره نمود که البته برای رسیدن به این هدف باید آن را در چاکرای پنجم یعنی گلو قرار داد.